رشد اقتصادی یک کشور وابسته به صنعت همان کشور می باشد

رشد اقتصادی یک کشور وابسته به رشد صنعت همان کشور است از آنجای که صنایع محرک اصلی در اشتغال محسوب می شوند نباید صنایع را نادیده گرفت.
کشور ما تاریخ بسیار درخشانی در زمینه صنعت دارد، نظر به پیشینه تاریخی هزار سال قبل از مسیح در افغانستان  صنعتگران در ساختن انواع زیورهای فلزی از طلا، نقره، مس، آهن و غیره مهارت داشته اند. مثلاً زرب طلا، کمربند طلا و نقره، نعل اسب، کالای پشمی، گلیم، پوستینچه، گادی های مزین با طلا، تکه های لطیف کرک، ظروف برنجی و گلی، کارخانه زرگری و کوزه، آهنگری و صنایع دیگر در اوستا نام برده شده است .
بخش صنعت با بهره ‌گیری از سرمایه‌های فیزیکی متراکم شده، منابع طبیعی و مواد خام، نیروی انسانی و دانش فنی، قادر است در تأمین بسیاری از مایحتاج زندگی انسان و رشد اقتصادی جوامع، نقش کلیدی ایفا کند. نقش صنعت در توسعهء اقتصادی جوامع و نیز افزایش سهم کشورها در تجارت بین المللی‌ به‌ ویژه در قرن اخیر به شدت افزایش یافته و به همراه آن رقابت در بازار محصولات صنعتی‌ فشرده‌ تر شده است. با این حال صنعت، موتور توسعهء اقتصادی بسیاری از جوامع بشری که‌ حتی فاقد منابع طبیعی قابل توجه می‌باشند، شده است.
پس نباید نقش صنعت در پیشرفت یک کشور نادیده گرفت شوند از آنجای که بشر با رشد صنعت رشد اقتصادی را تجربه کرده است.با سیر تاریخی که افغانستان در بخش صنعت خود دارد در طی چندین دهه اخیر نقش صنعت در اقتصاد کشور نادیده گرفته شده بود این عامل باعث گردید که صنعت طلای افغانستان  با پیشینه تاریخی خود به رکود مواجه شوند .
از آنجایکه امارت اسلامی توجه خاص در بخش رشد و بالندگی صنعت در کشور دارد در مدت کوتاهی توانسته که این بخش را رشد داده تا بتواند تمدن درخشنده ئی گذشته را دوباره احیا نماید. از جمله می توان گفت که افغانستان از ره‌گذر تولید آهن‌آلات به خودکفایی رسیده و قرار است در آینده نه چندان دور  صادرات آهن‌آلات از جمله به آسیای میانه آغاز شود. سکتور ذوب آهن، در افغانستان رشد چشمگیر نموده در این حال  کیفیت آهن‌آلات تولید شده نیز افزایش یافته است. این تولیدات در بخش صنعت آهن آلات در کشور یک نمونه است . در بخش های مختلف صنعت در این اواخیر رشد قابل ملاحظه ی دیده میشود، این باعث می شود که عواید خوبی در خزانه دولت واریز شود تا کشور را بسوی خود کفایی در بخش اقتصادی برساند.