تحلیل پیرامون مالیات فرار مالیاتی
تهیه وتنظیم :محمد احسان نکته دان
مقدمه
سیاست های مالی و مالیاتی از طریق تصحیح و تثبیت فعالیت های اقتصادی در بخش های مختلف نه تنها به تأمین منابع مالی دولت، بلکه به رشد و توسعه اقتصادی کمک می کند. مالیات ها از عمومی ترین مراجع عوایدی دولت هست؛ چنانچه در بیشتر کشور ها بخش عمده ای از منابع در آمدی دولت از طریق مالیات تأمین می شود. سهم مالیات از کل در آمد های عمومی در میان کشور های مختلف متفاوت است و میزان آن بستگی به توسعه و ساختار های اقتصادی آنها دارد.
کشور ها برای تأمین منابع مورد نیاز خود عمدتا از دو راهکار سود جسته اند. در آمد مالیاتی و درآمد حاصل از فروش منابع زیر زمینی. اکثر کشور ها همواره راه دوم را برگزیده اند. کشور ما مستأسفانه تا کنون نتوانسته است تا راه دومی را برگزیده از آن استفاده اعظمی نموده عواید چشمگیری را کسب نماید و هنوز این قابلیت را کسب نکرده است تا از منابع زیر زمینی خود سود بهینه برده و سطح تولیدات خالص داخلی خود را بلند برده در رشد اقتصاد خود عملی را انجام دهد.
گرچه در این اواخر برخی اقدامات ناچیز صورت گرفته است، ولی تا زمانی که کشور توانایی استفاده منابع زیر زمینی را کسب نکند، استفاده درست از منابع زیر زمینی میسر نخواهد شد و این منابع به قیمت ناچیزی در اختیار کشور های بیرونی قرار خواهد گرفت.
چونکه دولت از گذشته ها به این طرف به دریافت مالیات اتکا داشته اکثر و بیشتر نیاز های خود را از همین طریق مرفوع می سازد؛ ولی با این وجود، نتوانسته است تا یک نظام موثر و سودمند تر مالیاتی را ایجاد کند. در واقع در ابعاد گسترده آن کاستی ها و نقایص؛ اعم از عدم جلوگیری فرار مالیات که فراگیر بوده و عدم فرهنگ سازی وجود دارد که نتوانسته ایم این منابع را به شکل درست آن تنظیم کنیم.
در این مقاله تلاش به خرج داده شده است تا پیرامون مالیات در کل معلومات فشرده ارایه بداریم تا بتوانیم در ترویج فرهنگ مالیات در بین مردم کمکی نماییم و نشان دهیم که مالیات به چه مفهوم بوده، هدف از گرفتن مالیات چه بوده و در کجا به مصرف می رسد. آیا این عمل با شریعت غرای محمدی مطابقت دارد یا چطور؟ چگونه بتوانیم به اقناع مردم بپردازیم تا از پرداخت مالیات فرار ننموده آنرا یک وجیبه شهروندی و قانونی خویش پنداشته در پرداخت آن با صداقت و ایمانداری تلاش به خرج دهد تا بتوان از این طریق برای رشد اقتصاد کشور سهیم شده نقش خود را در آبادانی کشور خویش ایفا نماییم.
همچنان هدف ارایه راهکار های مناسب علمی و عملی جهت بهبود وضع مالیات است که می توان از طریق فرهنگ سازی مالیاتی و اطمینان بخشی افراد جامعه مبنی بر اینکه مالیات اخذ شده از ایشان هدر نخواهد رفت و صرف برای عملی سازی پروژه های عام المنفعه به کار خواهد رفت تا بتوانیم قناعت مودیان را فراهم ساخته آنها را به پرداخت مالیات تشویق نماییم.
نشأت و تطورات مالیات
اگر چه در ارتباط با نشأت مالیات کدام سند معتبری در دست نیست که به رویت آن به قطع ادعا کرد که مالیات از فلان تاریخ آغاز شده است؛ اما اگر به تاریخ بشر و عرض جامعات مدنی نظر افگنیم، به صراحت می توان گفت که نزد جامعات قدیم مالیات چندان شهرت نداشته و از آن کسی آگاهی نداشته است. چون مردم در قبیله ها زندگی میکردند و در محل معینی استقرار نداشتند و یکی از افراد قبیله زمامداری همان قبیله را به دوش داشته نیازی دیده نمی شد تا از افراد قبیله و قریه خویش چیزی بنام مالیات اخذ می نمود؛ زیرا نیاز های اجتماعی به جز از دفاع از قبیله که آنهم افراد خود قبیله طور رضاکارانه آنرا انجام می دادند، دیده نمی شد.
هنگامی که قبیله ها با هم وحدت کردند و باهم یکی شدند و اداره آنها گسترش یافته بصورت تنظیم شده در آمد، شکل دولت را به خود احتیار کرد، در آن زمان بود که نیاز های اجتماعی؛ چون امنیت، عدالت، و دفاع علیه دشمن بیرون عرض وجود کرد که برای هزینه و مخارج همچو نیازمندی های اجتماعی ضرورت افتید و مساعدت به اردو و لشکر یک ضرورت مبرم قرار گرفت و افراد نمی توانستند به تنهایی این مخارج را از دارایی شخصی اش پرداخت نماید. لازم افتید تا مخارج آنرا به صورت اجتماعی پرداخت نمایند. این هزینه ها در ابتدای امر به شکل ساده از طریق بخششی ها، هدیه ها و پرداخت های رضاکارانه از جانب رعایا برای سهیم شدن در هزینه های عمومی اجرا می شد و حاکم وقت به آن اتکا می ورزید.
نویسندگان مالیات عمومی به این باورند که مالیات در آن هنگام مشمول بخششی هایی بود که افراد جامعه برای مصالح ملک یا زمامدار به رضا و رغبت خود جهت همکاری با بر آورده ساختن منافع جامعه پرداخت می نمودند و زمامدار به آن اکتفا می ورزید. بناء تطورات و تحولات تاریخی مالیات و نشأت آن مراحل زیادی را پیموده است که می توان این مراحل را به چند دسته تقسیم بندی کرد. برخی این مراحل را شمامل دوره های قبل از اسلام و و زمان اسلام می دانند که بنابر مخارج دولت و التزام عامه به آن تفاوت هایی دیده می شود.
تاریخچه مالیات در افغانستان
تاریخ مالیات در افغانستان در حالیکه افغانستان تاریخ طولانی مالیات دارد، بسیار مشکل است که معلومات تفصیلی پیرامون مالیات در این کشور را بدست آوریم. معلومات اندک و آنهم بدون اینکه مأخذ آن معلوم شود نشان میدهد که جمع آوری مالیات پیش از دونیم صد سال؛ یعنی تقریبا برای نخستین بار در عصر سلطنت احمد شاه بابا شروع شد. چنانچه در سال 1140 خورشیدی شعبه ای بنام دیوان همایون اعلی تأسیس و سردار عبدالله خان که بنام دیوان بیگی یاد می شد و متصدی این شعبه مقرر گردید که به مرور زمان لقت دیوان بیگی به مرور زمان به مستوفی المالک تبدیل شدو صلاحیت وی برابر با صلاحیت وزیر مالیه امروز بود.
مالیات در عصر مختلف به نام های مختلف تحصیل میگردید. برخی آنها شکل اجباری را داشته و برخی را به صورت اختیاری به دولت پرداخت می نمودند. به عنوان مثال، سرچربی یک نوع مالیه اختیاری بود که مردم هزاره جات سالیانه بطور متمایز یک مقدار روغن به دربار پادشاه آورده تسلیم می دادند.
همچنان انواع مالیات که تا سال 1298 تحصیل می شد، عبارت بود از مالیاتی که مردم مزار بنام خانواده مستقلات و مردم خروار و خواجه انگور بنام باج سرانه می پرداختند. همین گونه بلوکداران عواید و مصارف دولت را قبل از دوره سلطنت امیر حبیب الله خان در دفاتر فرد به حساب اقوام و در زمان سطلنت امیر حبیب الله خان به حساب روز نامچه جمع آوری و بصورت جمع و خرچ معامله می کرد.
بعد ها در زمان سلطنت امیر عبدالرحمان خان برخی از مالیات اجباری معاف گردید ولی مردم گردیز یک مقدار روغن و چند رأس اسپ را بصورت سلامانه به دربار می آوردند که بعد ها بصورت مالیه اجباری در عواید دولت حساب شد، و از مردم هرات نیز بنام های مختلف به قسمی مالیه اخذ می گردید.
تحولات اساسی در قسمت امور حسابی و مالی و تبدیل مالیات جنسی به نقد در سال 1298 در زمان امان الله خان رخ داد؛ چنانچه برخی مالیات که در گذشته به قسم متمایز و یا بصورت اجباری اخذ می گردید، معاف شد.
بعد از جنگ عمومی در سال 1295 حکومت افغانستان لازم دید که عواید و مصارف دولت سیستم عصری و تازه محاسبوی را روی کار کند، و نظر به روابط دوستانه که افغانستان با مملکت ترکیه داشت آقای علی افندی متخصص امور مالی و حسابی را استخدام نمود تا در عرصه مالیات و به وجود آوردن سیستم جدید افغانستان را یاری رساند و کارمندان مربوطه را آموزش دهد که این سیسم تا سال 1303 جریان داشت و از سال 1304-1307 نظر به لزوم دید دولت جناب مرحوم سید محمد هاشم خان وزیر مالیه آن وقت سیستم شهریه که از محاسبه ایتالوی بود مروج ساخته و عواید و مصارف دولت تا عصر حبیب الله کلکانی به اساس سیستم فوق دوباره روی کار شد. در عصر محمد نادر خان دوباره سیسم شهریه روی کار و تا سال 1314 مروج بود؛ اما در سال 1314 در پهلوی سایر انکشافات دولت حکومت خواست که سیسم مالی و حسابی عصری تری را روی کار آورد. لهذا یک نفر متخصص محاسبه ایتالوی موسوم به مرسیوژنیو مخولی را استخدام نمود که سیسم ایجاد شده وی تا سال 1331 خورشیدی در دفاتر رسمی مروج بود و در سال 1339 از طرف وزارت مالیه متخصصین امور حسابی مالی و اداری به کمک اداره همکار جی ان اس استخدام شد که در نیتجه سیستم بهتر روی کار آمد. چنانچه قانون مالیات و تعلیماتنامه جدید مالیات بر عایدات از اول حمل 1345 مورد تطبیق قرار گرفت و در سال 1351 یک قانون دیگر نافذ شد که از طرف صدارت عظمی از اول سال 1352 مورد تطبیق قرار گرفت.
بعد از کودتای ننگین 7 ثور افغانستان در یک قهقرا فرو رفت که نه تنها همه نظام اداری کشور از هم پاشید؛ بلکه سیستم مالی نیز از هم پاشیده مردم در برابر زمامدار مزدور قیام نمودند و منتج به اشغال افغانستان توسط جماهیر شوروی وقت گردید. همین گونه در اثر اشغال و جنگ های تحمیلی بعدی کدام اصلاحات چشمگیری در عرصه مالیات به چشم دیده نمی شود، صرف در زمان حکومت های انتقالی و ما بعد آن تلاش ها به خرج داده شد تا سیستم مالیات افغانستان را با سیستم و معیارهای بین المللی عیار سازند و در زمینه قوانین جدیدی را طرح و تصویب نمودند که این قوانین نیز کاستی های خود را دارد که نیاز به تجدید نظر و بهبود دارد و باید از طرف متخصصان مالی بازنگری شود تا شفافیت بیشتری را با خود به همراه داشته باشد.
انواع مالیات
علمای مالیات، مالیات را از دیدگاه های مختلف به انواع مختلف تقسیم بندی نموده اند که مشمول مالیات بر عایدات، مالیات بر اراضی، مالیات بر فروش و مالیات بر ارث وغیره می باشد. اما بطور عموم مالیات را به دو بخش تقسیم نموده اند که هر یک به نوبه خود دارایی تقسیم بندی خاصی هستند، و آن مالیات مستقیم و غیر مستقیم می باشد . در اینجا به صورت فشرده پیرامون آن توضیحات داده می شود.
الف - مالیات مستقیم مالیات هایی است که از عواید یا درامد افراد حقیقی و حکمی وصول می گردد و شامل بر عایدات وغیره می گردد که مالیات بر عایدات شامل موارد زیر است:
1- مالیات بر انتقال ملکیت
2- مالیات شرکتها
3- مالیات سهم کرایه
4- مالیات معاملات انتفاعی
5- مالیات ثابت(اصناف، اموال وارداتی، عراده جات، عواید نمایشات).
6- مالیات بر جواز معدن
7- مالیات بر تولید
مالیات مستقیم در کشور های مختلف تفاوت می کند. مالیات مستقیم با توجه به اوضاع و احوال اشخاص( مانند میزان عواید، سیاسی و اقتصادی) وضع می شود. مالیاتی که در فوق ذکر شد تفصیلات بیشتر آن در قانون مالیات بر عایدات تذکر یافته است. اندازه و طرز پرداخت همه در آنجا ذکر است در صورت نیاز به قانون متذکره مراجعه شود.
3- مالیات غیر مستقیم که بر قیمت اجناس و خدمات اضافه شده و به مصرف کنندگان تحمیل می گردد، بر دو نوع است:
الف: مالیات بر واردات
ب: مالیات بر فروش.
خلاصه تقسیم بندی مالیات به مالیات مستقیم و غیر مستقیم عمده ترین نوع طبقه بندی مالیات در آمار های دولتی در سطح بین المللی است
هدف و تأثیرات مالیات
هدف اساسی مالیات ایجاد منبع تأمین درامد برای فعالیت های یک دولت است؛ اما تنها منحصر به تمویل هزینه های عمومی نمی باشد، بلکه برای تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی متعدد نیز سرایت می کند و در کنار این هدف اصلی و مهم می توان اهداف دیگری برای مالیات را نیز جستجو کرد که برخی این اهداف قرار زیر است:
1-مالیات یک منبع مالی است که دولت از آن به منظور رفع نیاز های اجتماعی به کار می برد.
2- مالیات وسیله ای است برای تحقق سیادت دولت چه داخلی و چه خارجی به کار برده می شود، و به عنوان وسیله ای از وسایل سیاست خارجی با دولت های خارجی دیگر از طریق وضع عوارض گمرکی مناسب اعمال می شود.
3- مالیات وسیله ای است که برای تحقق اهداف اقتصادی به کار برده می شود. دولت مالیات تصاعدی را بالای برخی اموال وارده جهت حمایت صنعت محلی و ضع می کند؛ چنانجه مالیات برای ثبات توازن اقتصادی وضع می گردد.
4- مالیات وسیله است برای تحقق اهداف اجتماعی. دولت گاهی به ازدیاد مالیات بر برخی اجناس که منتج به اضرار بهداشتی جامعه می گردد و به کاهش مالیات به افرادی که نفقات خانوادگی بیشتری دارند و بر معافیت مالیات بر ا شخاصی که به خدمت جامعه دست به کار می شوند اقدام می ورزد.
5- از طریق مالیات می توان از یکی سری درامد های بالا کاست و درامد های حاصل را جهت بهبود زندگی قشرهای کم درامد جامع کار برد.
6- همین طور در شرایط تورمی نیز مالیات می تواند از طریق کاهش تقاضای کل جامعه در راستای تحقق تثبیت قیمتها حرکت کند با تغییر تعرفه های مالیاتی این امکان وجود دارد که بتوان وضع واردات و صادرات و به طور کلی روابط اقتصادی بین المللی را بهبود داد.
7- مالیات می تواند ابزاری برای کنترل مصرف برخی اجناس محسوب شود. اگر دولت در صدد کاهش مصرف اجناسی باشد، می تواند از طریق افزایش مالیات برآن موجبات کاهش مصرف آن را فراهم سازد.
8-اهداف دولت از تنظیم مالیات افزایش درامد برای تأمین بودجه دولت یا تغییر قیمت برای تأثیر بر تقاضاست. دولت ها و اجتماع های مشابه آنها در طول تاریخ برای اجرای کارهای بسیاری از پول مالیات استفاده کردند. برخی از این موارد شامل مخارج زیر ساختهای اقتصای؛ چون راه ها، حمل و نقل عمومی، سرویس های بهداشتی، سیستم های حقوقی، امنیت عمومی، آموزش، تحقیقات علمی، فرهنگ و هنر، کار های عمومی و عملکرد خود دولت می شود.
9- وقتی مخارج دولت از درامد مالیاتی فراتر رود، دولت با کمبود بودجه مواجه می شود. بخشی از مالیات ممکن است برای تسویه بدهی های گذشته استفاده شود. دولت ها همچنین برای تأمین رفاه و خدمات عمومی از مالیات استفاده می کنند.
اشخاص مشمول مالیات
اشخاصی که مشمول مالیات می شوند در هر کشور تفاوت دارد. اما در کشور ما از اشخاص آتی مالیات اخذ می گردد:
از عواید کلیه اشخاص حقیقی و حکمی در داخل و خارج کشور که از منابع افغانی بدست میاید
از کلیه عوایدی که مقیم افغانستان از منابع غیر افغانی و از خارج حاصل می نماید
از عواید کارکنانیکه در طول سال مالی به منظور انجام خدمات دولتی به خارج از کشور توظیف گردیده باشد.
اداراتی که تأسیس آن در طول سال مالی صورت گرفته یا اداره مرکزی آن به داخل افغانستان باشد.
از عواید شرکت های دولتی
از عوایدی که توسط اشخاص مقیم افغانستان از منابع کشور در داخل و از دارایی های ادارات دولتی در خارج حاصل می گردد.
از عوایدی که توسط اشخاص مقیم افغانستان از منابع سایر کشور ها در داخل افغانستان حاصل می گردد.
از عوایدی که اشخاص از منابع داخلی کشور اعم از منابع افغانی و غیر افغانی حاصل می گردد.
اشخاص حقیقی و حکمی غیر مقیم که مصروف فعالیت های اقتصادی و تجارتی نباشد، تابع پرداخت مالیات بر عایدت به اساس عواید حاصله از منابع داخلی افغانستان از مدرک تکتانه، مفاهم سهم، کرایه، حق الامتیاز، و انواع عواید دیگر مطابق احکام قانون می باشد.
معافیت مالیاتی
در هر کشوری منابع در آمدی و سرمایه ای مردم شامل پرداخت مالیات به حکومت آن کشور می شود. معافیت مالیاتی را می توان خروج قانونی و به صورت موقت از پرداخت مالیات تعریف کرد که در راستای سیاست های حمایتی حاکمان از مردم صورت می گیرد. بناءقانون مالیات برای معافیت های مالیاتی موارد خاصی را در نظر گرفته است که در زیر تذکر داده می شود:
اعانه های حاصله وعواید از فعالیت لازمی موسسات که مطابق قوانین نافذه ایجاد شده باشد، موسسات غیر انتفاعی که صرف به منظور امور تعلیمی، کلتوری، ادبی و علمی یا خیریه ایجاد شده و فعالیت نماید.
عواید ادارات دولتی و نمایندگی های آن بشمول شهرداری ها تابع مالیات بر عایدات نمی باشند.
وظایف مودیان
وظایف و تکالیف مالیاتی اشخاص حقیقی و حکمی با یکدیگر متفاوت هستند. برای مثال فردی که اقدام به راه اندازی شرکت می کند مکلف به امور آتی می باشد:
1- مکلف به اخذ جواز است که باید از مرجع مربوطه اخذ نماید.
2- مکلف است تا اساسنامه معیاری ترتیب و طبق آن اجراءات خویش را به پیش برد.
3- اشخاص حقیقی وحکمی دارای عواید قابل مالیه مکلف اند تا تمام اسناد و دفاتر و صورت حساب معاملات اموال منقول و غیر منقول و عواید خود را در سال مالی مربوطه ترتیب و نگهداری نموده در صورت مطالبه به دسترس موظفین مربوطه وزارت مالیه قرار دهند.
4-اشخاص حکمی انتفاعی یا غیر انتفاعی ای که مطابق قوانین کشور ایجاد شده باشند، مکلف به وضع مالیات بر عایدات طبق قانون مالیات می باشند.
5- کسانی که تابع مالیات ثابت اند، مکلف به پرداخت مالیات در خلال سال مالی می باشند. معمولا مالیات ثابت به چهار قسط یعنی ربعوار پرداخت می گردد.
6- تمام مودیان مکلف اند تا نمبر تشخیصیه اخذ بدارند.
7-تمام اشخاصی که تابع مالیات قرار دارند به جز عرضه کنندگان خدمات مالیات معاملات انتفاعی باید اظهار نامه مالیاتی خویش را سه ماه بعد از سپری شدن سال مالی ارایه نمایند.
ویژگی های مالیات
از تعاریفی که در فوق تذکر یافت می توان ویژگی های مالیات را قرار زیر مشخص کرد:
1- مالیات یک التزام نقدی است. به این معنی که دولت مالیات را به شکل نقدی دریافت می نماید و با وجودی که در قدیم حکومت ها مالیات را به شکل محصولات زراعتی وغیره دریافت می کردند؛ اما بعد از این که پول معیاری برای قیمت ها وسیله داد و ستد و پرداخت دیون قرار گرفت و همچنان جمع آوری اموال عینی مشکل قرار گرفت، اخذ مالیات طور نقدی یک قاعده اصولی قرار گرفته، مگر اینکه در صورت های ویژه می توان به شکل جنس پرداخت نمود. اما چونکه جمع آوری مالیات به صورت عینی مشکلات زیادی را برای دولت ایجاد می کند باید مالیات به صورت نقده تحصیل گردد.
2- مالیات الزامی و اجباری است . زمانی که مالیات بر اشخاص صاحب درامد وضع شد، شخص مؤدی در پرداخت آن فاقد اختیار بوده نمی تواند از پرداخت آن ابا ورزد و در صورت تخلف نظام حاکم می تواند به صورت جبری از وی وصول کند. کسانی که از پرداخت مالیات در زمان محدود آن اجتناب می ورزند طبق قوانین نافذه آن کشور با وی برخورد صورت میگیرد، یا با وضع مالیات اضافی مواجه می گردند. در این زمینه مالیات این امر مخصوص دولت است که مالیات را وضع کند. زمان پرداخت، شیوه پرداخت و سایر امور مالیاتی را مشخص سازد و برای مودی هیچ اختیار در این زمینه ها باقی نمی ماند. علی رغم اینکه مالیات به عنوان تاوان محسوب نمی گردد ولی از سوی زمامداران دولت بر مردم، اشخاص حقیقی و حقوقی ملزم می گردد. پس حق اجبار مردم به پرداخت مالیات منحصر به دولت بوده تنها دولت می تواند این قوانین را وضع، تعدیل و یا لغو کند.
3- مالیات از طرف دولت بدون مقابل وضع می گردد. فرد یا مودی در پرداخت یا عدم پرداخت مالیات هیچ نوع اختیار و آزادی ندارد، بلکه وی صرف نظر از اینکه آماده پرداخت است یا خیر، مجبور است مالیه ای را که بالایش وضع شده است بپردازد. همین گونه اگر کسی با خود تصمیم اتخاذ نماید که از پرداخت مالیات فرار کند و یا از پرداخت آن امتناع ورزد، مجازات قانونی را در پی خواهد داشت. وی مکلف است تا مبالغ وضع شده را مطابق با احکام قانون به وقت و زمان معین آن به جانب دولت تحویل بدارد. هیچ نوع مالیات از مردم وصول شده نمی تواند مگر به حکم قانون و صرف می توان وضع مالیات، تعدیل مالیات و الغای آن را مطابق قانون انجام داد. هر گاه مودی از طرز اجرای قانون و نحوه حصول آن وغیر موضوعات مالیاتی شکایتی داشته باشد می تواند به مرجع مربوطه عدلی مراجعه نموده حل مطلب نماید.
4- هدف مالیات تحقق منافع عمومی است. این ویژگی مالیات از بارز ترین نشانه های تطور وتحولی است که مالیات آنرا پشت سر گذاشته است و آن اینکه هدف مالیات تحقق بخشیدن منافع عمومی است؛ مگر درمنافع عمومی و نحوه تحقق آن بین علمای مالیات اختلاف های عمیقی و جود دارد که شرح آن از حیطه این مقاله بیرون است.
5- مالیات به اساس معیار ها و مقررات نافذه وضع و حصول می شود. مالیات بر اساس نظام و مقررات مشخص وضع می گردد و این لوایح و مقررات باید از قبل بر اساس عدالت اجتماعی وضع و نافذ شود.
اصول تعیین مالیات
از ابتدای قرن نزدهم تا کنون دو اصل مبنای تعیین مالیات ها و هادی افکار برای تقسیم مخارج عمومی بین افراد جامعه بوده است و این دو اصل به قرار زیر است:
1- اصل بهای خدمت که بموجب آن مالیات بایسی معادل بهای خدمتی باشد که دولت و دستگاه حکومت برای هر فرد انجام می دهد، یا به عبارت دیگر شخص بایستی به اندازه منافعی که از دستگاه حکومت عاید او می شود، مالیات بپردازد.
2- اصل قدرت پرداخت که طبق آن مالیات هر فرد بایستی متناسب با قدرت پرداخت او بوده و درجه ثروتمندی و میزان درامدی اشخاص ملاک تعیین مالیات آنان باشد.
اگر چه در ابتدای امر اصل اول ملاک تعیین مالیات بوده ولی بعداً دیده شد که اجرای این اصل برای تأمین مخارج عمومی نه عملی و نه عادلانه می باشد. بدین لحاظ اصل مزبور متروک شده است؛ زیرا اندازه گیری سهمی که از خدمات انجام شده بوسیله دولت عاید هر فرد از افراد جامعه می شود، غیر ممکن است. بنابر این نمی توان به طور دقیق معلوم نمود که از دستگاه دولت چه نفعی عاید هر شخص می شود تا طبق آن مبلغی که باید پرداخت کند معلوم گردد. گرچه در مورد برخی از خدمات؛ چون تعلیم و تربیت تصور می شود که اجرای این اصل میسر باشد. از طرف دیگر در صورتی که اصل بهای خدمت مبنای تعیین مالیات شود معلوم نیست که آیا ثروتمندان باید بیشتر مالیات بپردازند یا اشخاص فقیر تر. گرچه علمای مالیات در برخی موارد اصل تعیین مالیات را تأیید می کنند ولی در کل این اصل در عصر حاضر چندان کار برد ندارد.
3- اصل توانایی پرداخت. طبق این اصل مخارجی که برای نگهداری اداره کشور لازم است، بایستی به تناسب توانایی پرداخت؛ یعنی درجه ثروتمندی و یا عواید اشخاص بین افراد جامعه تقسیم شود. بعبارت دیگر مالیات بایستی متناسب با توانایی پرداخت افراد باشد. این اصل فعلا برای تعیین مالیاتها مورد قبول دانشمندان مالیه می باشد. زیرا سازمان اجتماعی شبیه به یک خانواده بوده هر یک از اعضای خانواده به اندازه قدرت و توانایی خود به مصارف خانواده مساعدت می کند نه به تناسب منافعی که از عضویت خانواده عاید او می شود. همچنان دلیلی دیگری که برای اجرای این اصل ذکر شده است آنست که دولت بایستی در اداره امور مملکت و وضع قوانین ترتیبی بدهد که با حد اقل رنج و فداکاری از طرف مردم کشور حد اکثر سود را برای آنها فراهم سازد. گرچه دلایل دیگری نیز برای درست بودن این اصل بیان شده است راقم به منظور رعایت خلاصه نویسی از ذکر آن اجتناب نموده و قابل ذکر می داند که رعایت این اصل عاری از مشکلات نیست. به عنوان مثال، اولین اشکالی که در اجرای این اصل به آن مواجه می شویم، اشکال اندازه گیری آن است و معلوم نیست که چه ویژگی ای ملاک تشخیص توانایی پرداخت قرار بگیرد. آیا دارایی اشخاص و یا در آمد آنها و چه چیز می تواند شاخص توانایی پرداخت باشد. اگر بالفرض در آمد اشخاص مبنای توانایی پرداخت آنان قرار گیرد باید بین در آمد ها از راه های مختلف تفاوت گذاشت، زیرا در آمد حاصله از کار بار در آمد حاصله از سرمایه تفاوت خواهد داشت.
همین طور در تعیین مالیات از در آمد باید وضع زندگی افراد از نظر مجرد یا متأهل بودن یا داشتن اولاد مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب اگر بخواهیم توانایی پرداخت را به طور دقیق محاسبه کنیم دچار اشکال خواهیم شد. ولی البته باید توجه داشته باشیم که این اشکال اندازه گیری نمی تواند دلیلی برای مخالفت با اجرای اصل باشد و اشکالاتی که بیان شد فقط مربوط به درجه دقت در این موضع است که می توان از آن صرف نظر کرد.
دلیل مهمی که مخالفان این اصل بیان می کنند آنست که اصل مزبور مانع فعالیت اقتصادی می شود و حس ابتکار را از بین می برد؛ زیرا در نیتجه اجرای این اصل کسانی که در اثر فعالیت بیشتر و پشتکار و استعداد زیاد تر موفق به تحصیل در امد بیشتر می شوند ناچار قسمت عمده آنرا به صورت مالیات به دولت بپردازند. این ایراد چندان صحیح نیست، زیرا همان طوری که بیان شد قسمت عمده در آمد اشخاص مربوط به احوال اجتماعی می باشد و غالبا در امد های هنگفتی بر اشخاص عاید می شود که خود آنان در تحصیل این در آمد ها سهم مختصری داشته و بیشتر مربوط به تعارف و اوضاع و احوالی است که به وسیله اجتماع به میان آمده است.
علاوه بر این دوصل، اصول دیگری نیز از برخی از دانشمندان مالیه برای تعیین مالیات نقل شده است که چندان مورد توجه سایرین قرار نگرفته بنابر آن از ذکر آن خود داری شد.
ویژگی ها و شرایط مالیات
مالیات باید دارای ویژگی ها و شرایطی باشد. برخی این ویژگی ها را آدام اسمیت در کتاب خود ثروت ملل بیان داشته که قرار زیر است:
1- عدالت: بدین معنی که مالیات باید عادلانه باشد و مقصود از عادلانه بودن، متناسب با توانایی پرداخت مالیات دهندگان باشد. عادلانه بودن صفت اساسی مالیات است، ولی تعیین ملاک عادلانه بودن و یا عادلانه نبودن مالیات که عموم افراد آنر ا قبول داشته باشند، عاری از اشکال نیست. با وجود این، می توان در مورد عادلانه بودن مالیات اصولی را در نظر گرفت. یکی از این اصول آنست که اجرای عدالت ایجاب می نماید که با اشخاص که دارای یک وضع هستند یکسان رفتار شود و با افرادی که وضع شان متفاوت است به یک ترتیب رفتار نشود. همچنان رعایت اصل عادلانه بودن ایجاب می نماید که مالیات عمومیت داشته باشد؛ بدین معنی که تمام افراد یک جامعه در پرداخت مالیات سهیم و شریک باشند. البته منظور از عمومیت مالیات این نیست که مالیات بایستی فاقد هر گونه معافیت باشد، بلکه در مورد غالب مالیات تنها یک سلسله معافیت ها موجود است؛ ولی برای متروک گذاشتن اصل عمومیت مالیات و اعطای معافیت یا بخشودگی بایستی دلایل موجه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، واضح است که از کسانی که درامد آنان فقط تکافوی تأمین حد اقل معیشت آنان را می نماید، نمی توان مالیات اخذ نمود.
2- سهولت: مقصود آنست که مالیات باید در متناسب ترین موقع و بر حسب مساعد ترین شرایط از مودیان وصول شده و برای آنان حد اقل ناراحتی و مزاحمت ایجاد کنند.
3- اطمینان: مقصود آنست که مالیات بایستی کاملا مشخص و مسلم بوده مقدار مالیات و زمان پرداخت و طریقه پرداخت آن برای مالیات دهندگان کاملاً معلوم باشد و هیچ یک از امور مربوط به مالیات به نظر و رأی و دلخواه مامورین وصول مالیات واگذار نشود.
4- صرفه جویی. منظور آنست که در مالیاتها بایستی حتی المقدور مخارج وصول به حد اقل تقلیل داده شود. به هر حال مخارج وصول فقط جزئی از اصل مالیات باشد.
افزون بر این اصول که مورد تأیید علمای مالیه قرار گرفته است صفات و شرایط دیگری نیز بیان شده است که می توان اداره، اثرات اقتصادی و اثرات اجتماعی را نیز باید ملاک عمل قرار داد.یکی از بزرگترین مشکلاتی که در نظام مالیاتی هر کشور است فرار مالیاتی است. این اصطلاح به هر گونه فعالیتی که در نهایت باعث نپرداختن مالیات ویا کاهش آن توسط اشخاص حقیقی و حکمی شود، اطلاق می شود. فرار مالیاتی تقریبا در تمام کشور های جهان وجود دارد؛ اما شدت و خفت آن به تناسب پیشرفته بودن نظام مالیاتی کشورها متفاوت است. لذا در کشور ما که هنوز فرایند شناسایی مودیان مالیاتی، محاسبه و اخذ مالیات به صورت دستی در اغلب موارد انجام می شود، و قوانین نسبتا ضعیف در جریان است، و راه های روشن جلوگیری از فرار مالیاتی وجود ندارد، فرار مالیاتی بیشتر مروج است.
طوری که تذکر یافت هر گونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن معلومات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به ادارات و مقامات مالیاتی مسؤول، فرار مالیاتی خوانده می شود. به عبارت دیگر فرار مالیاتی عملی است که به عمد یا غیر عمد به پرداخت نکردن مالیات به دولت منتهی می شود. با این حال وجود لغت فرار در این ترکیب نشان از آن دارد که هدف بیشتر افعال عمدی است؛ یعنی مجموع روشها و تکنیک هایی که فرد با اتکا به آنها از پرداخت مالیات می گریزد.
قابل ذکر است که بین فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات به قانونی یا غیر قانونی بودن رفتار مؤدیان مربوط می شود. فرار مالیاتی یک نوع تخلف از قانون است. وقتی که یک مؤدی مالیاتی از ارایه گزارش درست در مورد درامد های حاصل از کار یا سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات می شود، امتناع می ورزد، در واقع یک نوع عمل غیر قانونی انجام می دهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دور نگه می دارد. اما در اجتناب از مالیات، فرد نگران نیست که عمل او افشا شود. اجتناب از مالیات، از خلاهای قانونی در قانون مالیات ها نشأت می گیرد. در اینجا فرد به منظور کاهش قابلیت پرداخت مالیات، خود دنبال راه های گریز می گردد. به عبارت دیگر، اجتناب از مالیات، یک نوع سوء استفاده رسمی از قوانین مالیاتی است. به عنوان مثال استفاده از معافیت مالیاتی که در واقع مؤدی مستحق استفاده آن نیست؛ اما کار های خود را طوری عیار ساخته است که گویا وی مستحق همچو معافیت هاست. بدین ترتیب وی از پرداخت مالیات در ظاهر به شکل قانونی خود را معاف ساخته است در حالی که وی باید از فعالیت های خود مالیه پرداخت نمایند.
چرا برخی از پرداخت مالیات فرار می کنند؟
پرداخت مالیات همواره یکی از دغدغه های مؤدیان مالیاتی و دولت بوده است. دولت از عدم پرداخت مالیات واقعی و مؤدیان از میزان مالیات در نظر گرفته شده گلایه دارند ودر این بین هر دو طرف ناراضی هستند. در اینجا منظور تهیه کننده این مقاله بررسی عوامل فرار از مالیات است که اکثر مؤدیان تلاش می ورزند تا از بار مالیات شانه خالی کنند و یا دست کم مالیات ناچیزی پرداخت نمایند. در زیر به برخی از این عوامل اشاره می شود.
1- عوامل فرهنگی و ساختاری فرار مالیاتی
برخی ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع اجتماعی و عدم اعتقاد به نظام مالیاتی را از علل فرار مالیاتی می دانند و به این باروند که فرهنگ پرداخت مالیات در کشور ضعیف است و بسیاری از افراد به دنبال پرداخت نکردن مالیات هستند. به همین دلیل کارشناسانی که بر این بخش تأکید بیشتری دارند، فرهنگ سازی را مهم ترین اقدام دولت برای جلوگیری از فرار مالیاتی می دانند.
کار شناسان دیگری که بر عوامل ساختاری و ضعف قوانین و مقررات تأکید دارند، عدم شناسایی و مشخص نمودن در آمد به علت وجود اقتصاد زیر زمینی را موجب بروز مشکل در تعیین سطح واقعی درامد و به تبع آن میزان مالیات افراد می دانند و به این باورند که این عوامل سبب بروز دیگر معضلات نظام مالیاتی شده است.
به باور تهیه کننده این مقاله هر دو عامل باعث شده است که مؤدیان از پرداخت واقعی مالیات شانه خالی کنند و در جهت کاهش مالیات و کسب درامد بیشتر حریصانه تلاش می ورزند تا از هر راه ممکن مالیات کمتری پرداخت نمایند و سود بیشتری را از آن خود سازند، و برای بدست آوردن این مأمول از هیچ گونه تلاشی، اعم از پرداخت رشوه بنامهای شرینی وغیره، آوردن واسطه ها به ماموران مالیاتی به ویژه کسانی که در تعیین مالیات ثابت موظفند، دریغ نمی ورزند.
همچنان استفاده از خلاهای قانونی نیز باعث می شود تا مؤدیان از پرداخت مالیات به صورت واقعی آن اجتناب ورزند، زیرا این قوانین نمی تواند پاسخگوی نیازهای فعلی نظام مالیاتی ما باشد. در قوانین فعلی شیوه هایی وجود ندارد تا مؤدیان را از عدم نشان دادن درامد واقعی ایشان باز دارد. به عنوان مثال، برخی داکتران طب در پاسخ ماموران مالیات که روزانه چند مریض دارند و چه مبلغی از بابت اخذ فیس دریافت می کنند، می نویسند که روزانه 2-3 مریض را معاینه می کنند. در حالی که دیده شده است که برخی آنان روزانه ده ها مریض را معاینه می کنند. بناء در قوانین فعلی راه های حل برای همچو معاملات وجود ندارد.
2-زمینه های پیدایش فرار مالیاتی
بررسی ها نشان می دهد عمده ترین زمینه پیدایش فرار مالیاتی در بسیاری از کشور ها یکسان و مشترک بوده که از جمله می توان اقتصاد پنهان را نام برد. اقتصاد پنهان یکی از عوامل پیدایش فرار مالیاتی است. در کشور ما عوامل مختلفی در شکل گیری و گسترش اقتصاد نهان و زیر زمینی دخیل است؛ زیرا اکثرا افرادی که فعالیت های اقتصادی دارند، آنرا از دید ماموران مالیاتی پنهان می سازند. طوری که دیده شده است، بسیاری افرادی که در گوشه و کنار شهر فعالیت اقتصادی دارند و از جاهای شخصی و یا خانه های شخصی استفاده می نمایند، درامد خویش را مخفی داشته از پرداخت مالیات شانه خالی می کنند. همچنان افرادی هستند که خانه های خود را به افراد دیگری جهت پیشبرد فعالیت های اقتصادی به کرایه می دهند، اما از ثبت کردن در ادارات مالیاتی خود داری می ورزند. همین گونه شرکت های ساختمانی و غیره از آشکار ساختن قرار داد های اقتصادی با افراد حقیقی و حقوقی اجتناب می ورزند.
Announcements More
MoF Approves Decisions of Second Meeting of Tariff Committee of Current Fiscal Year
Second meeting of the Tariff Committee that had been convened on the 20th of September (29th Sanbula),
NOTIC For Iron Traders!
According to the order of the Prime Ministership of IEA, the export of any kind of iron equipment and tools is prohibited.