نگاهی بر سرمایه های فکری یک سازمان

 

محمد افضل الکوزی مسوول تحلیل و جمع آوری معلومات ریاست ارتباط و آگاهی عامه

تا قبل از دهه ۱۹۶۰ اقتصاد دانان سرمایه فزیکی و افزایش کمیت نیروی کار را عامل رشد اقتصادی می دانستند. اما امروز حضور انسان و تمایز میان نیروی انسانی به معنی اهمیت یافتن توانایی ها و مهارت ها مطرح گردیده.

چنانچه اقتصاد دانان می گویند منابع طبیعی در عمل از معادله حذف گردیده است و داشتن آن راه ثروتمند شدن نمی باشد. داشتن آن نیز مانعی به سر راه ثروتمند تر شدن نیست. جاپان منابع طبیعی ندارد اما ثروتمند است، آرژانتین منابع طبعی فراوان دارد اما ثروتمند نیست. دنیای پچیده و در حال تغییر و پر از مسائل، نیازمند ذهن های روشن و آگاه است.

امروزه مدل جدیدی از دارایی ها در عرصه سازمانی مطرح می شود و به طور کلی دارایی های سازمان به دو دسته تقسیم می شود دارایی ها مشهود و نامشهود، که دارایی های نا مشهود را سرمایه فکری می نامند و ارزیابی ها به سمت ارزیابی دارایی های نا مشهود سرمایه فکری گرایش یافته است که سرمایه فکری را میتوان اساسی ترین دارای یک سازمان دانست وسه جزء اصلی آن که اکثر دانشمندان بر آن اتفاق نظر دارند، عبارت اند از سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری (سازمانی) و سرمایه مشتری می باشد.  امروز یکی از مباحث مهم اقتصادی در ده ها اخیر بحث نقش سرمایه انسان در پروسه رشد اقتصادی است از جمله عامل تاثیر گذاری در زمینه اختلاف بین نرخ رشد اقتصادی کشور ها علاوه بر تفاوت در سرمایه فزیکی، اختلاف در به کار گیری استعداد های نیروی انسانی می باشد. در قرن بیست یکم نیز رقابت در صحنه جهانی ابعاد تازه ای یافته وتلاش برای بهبود بهره وری، پایه اصلی این رقابت را تشکیل میدهد و در جهان امروزه انسان به عنوان عنصر اصلی توسعه محسوب می گردد و عامل نیروی انسانی بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد.

به طوری که اقتصاد دانان معتقدند آنچه در نهایت خصوصیت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین می کند، بر منابع انسانی آن  استوار است و ازین لحاظ منابع انسانی بر سایر منابع نظیر پول یا تکنالوژی برتری دارد که بزگترین مزیت رقابتی کشور ها و سازمانها، داشتن نیروی توانمند است که اهمیت سرمایه انسانی در ارتقای رشد و بهره وری یکی از مهمترین موضوعات است که مورد توجه خاص صاحب نظران علم مدیریت قرار گرفته است. از  این لحاظ سرمایه انسانی، تنها سرمایه ای هست با استفاده هر چه بیشتر، کاهش نیافته وبه صورت فزاینده تقویت می شود و جوامع توسعه میا بند که علاوه بر منابع و ذخیره های طبعی و سرمایه های مادی و فزیکی از منابع انسانی قابل توجهی بر خوردار  می باشند. در واقع کشور های که به رشد بیشتر اقتصادی نایل آمده اند، نیروی کار تحصیل کرده، ماهر، با کفایت و یک کلام از (سرمایه انسانی) کافی ومناسب بهره مند بوده اند.